در دام دلالان نیفتیم
آیا برای معامله خودرو به نمایشگاه های خودرو مراجعه نمایند و یا این که به دلال هایی که کنار خیابان بساط دارند
برای خرید خودروی جدید کار کمی آسوده تر میباشد زیرا امکان خرید خودرو از شرکت های تولیدکننده و واردکننده به طور بی واسطه وجود دارد ولی ممکن میباشد در لحظه خودرو را تحویل نگیریم البته روال کار معین و تمامی چیز ها تقریبا رسمی پیش می رود.
ولی در طول فروش خودرو دیگر خبری از تولید کننده و واردکننده وجود ندارد و بیشتر می بایست به حاشیه بازار چشم داشت یعنی یا به نمایشگاه داران اتومبیل مراجعه کرد و یا این که به پارکینگ های خرید و فروش خودرو که در اکثر اوقات شهرهای کشور حداقل یکی از این مرکزها وجود دارد.
در تهران سابق بر این پارکینگ بیهقی و عبدل آباد مراکز فروش خودرو در روزهای تعطیل بود که بعد از تعطیلی بیهقی این اتفاق در مرکز چیتگر می افتد.
به شکل معامله در این مرکز ها که با نظارت مسوولان ذی ربط و کارشناسان فن رخ میدهد کاری نداریم البته حواشی این مرکز های داد و ستد از خودشان قابل تعمل تر میباشند.
از بزرگ راه کرج به تهران و بالعکس تنها چند صد متر باقی مانده به خروجی چیتگر با آدم هایی روبه رو میشوید که در کمین میباشند تا خودروی شمارا خریداری نمایند. میگوییم در کمین چون بخش اعظمی از این اشخاص بهدنبال کلاه گذاشتن بر سر شما بوده تا با کمترین هزینه خودروی شما را خریداری کنند.
بسیاری از این دلالان خیابانی و اتوبانی پنج شنبه ها از شهرستان های دیگر به تهران میآیند تا جمعه ها لقمه چرب را برای خویش تعیین و پس از سند زدن به سرعت به شهر خویش بازگردند تا پایان هفته بعد.
شگرد هایی که این اشخاص برای عمل خویش دارند بسیار دیدنی میباشد. هرگز تک نفره با شما طرف حساب نمیشوند. همیشه 2 تا 3نفر در خودروی شما حضور پیدا می نمایند و نقش های متفاوتی دارند. یکی چانه میزند یکی دلداری میدهد یکی نقش ریش سفید معامله را بازی می نماید و دسته آخر متوجه میشوید تمامی این اشخاص در واقع به عبارتی دلال خیابانی میباشند.
اما این اشخاص برای اینکه خیال شما راحت باشد قرارداد خرید را نیز تنظیم می نمایند ولی در این قرارداد ترفندهای ریزی به کار میبرند تا شما بیشترین خسارت و خودشان بالاترین سود را ببرند.
یک کدام از خوانندگان پرشین خودرو با ما تماس گرفت و شرح حادثه ای را تعریف کرد که بد ندیدیم آن را برای آگاهی شما عزیزیان به رشته تحریر در آوریم. ایشان صحبت های خویش را اینگونه آغاز کرد:
یک سمند دوگانه سوز EF7 سفید داشتم که دو سال از خرید آن می گذشت. تصمیم گرفتم خودروی خود را فروخته و یک پرشیا جایگزین آن کنم ولی به طور اعتباری از خود ایران خودرو
برای فروش این خودرو به نمایشگاه های کرج مراجعه کردم و این اشخاص سعی کردند با قیمتی پایین خودرو را خریداری نمایند که قبول نکردم. پنجشنبه خودرو را به کارواش بردم و جمعه صبح به سمت مرکز معامله خودرو چیتگر راه افتادم. چند متری به خروجی چیتگر مانده بود که با خیل افرادی رو به رو شدم که دست خویش را به نشانه اینکه خریدار میباشند حرکت می دادند. بعد از خروج از بزرگراه اصلی کرج و وارد شدن به بلواری که به مرکز خرید و فروش خودرو منتهی می شود تعداد این اشخاص بیشتر شد. بالاخره به یکی از این اشخاص گفتم چند می خری؟ قبل از اینکه جوابی بدهد درب ماشین را باز کرد و سوار شد. گفت خریدارم! شک نکن.